عنوان: داستان زندگی کارآفرین برتر ؛ فاطمه دانشور
قالب بندی: WORD
تعداد صفحات: 25
نکته: این تحقیق درباره زندگی فاطمه دانشور ، یکی از کارآفرینان برتر کشور می باشد که در کنار معرفی و شرح زندگینامه، مصاحبه ای هم با وی انجام شده است و رازهای موفقیت خود را بیان میکند.
مقدمه
فاطمه دانشور، متولد سال ۵۳، مدیر عامل و موسس شرکت سپهر آسیا است. او عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و بنیانگذار مؤسسه نیکوکاری مهرآفرین است.
داستان زندگی و تلاشهای دانشور میتواند برای هر زن ایرانی سرمشق باشد. او زمانی که تنها ۲۷ سال داشت بدون سرمایه مالی زیاد و با پشتکار فراوان، کسب و کار شخصی خودش را شروع کرد. بزرگترین سرمایه دانشور جسارت و روابط عمومی بالایش بود. او لیسانس مدیریت خدمات بهداشتی دارد و فوقلیسانس مدیریت. اما داشتن مدرک فوقلیسانس و یک کار تمام وقت در یک شرکت دولتی با تمام مزایای آن آخرین خواسته دانشور نبود. این کارآفرین با بلند پروازی که داشت تصمیم گرفت از کارش در شرکت ایرانخودرو که خیلیها آرزوی چنین موقعیت شغلی را دارند استعفا دهد که کسب و کار خودش را راهاندازی کند این بود که با سرمایه دو سه میلیونی که از چند سال کارمندی جمع کرده بود و با کمک یکی از دوستانش وارد حوزه واردات و صادرات اسباببازی شد. اما در این کار شکست خورد. خودش میگوید: «شرایط طوری بود که من ۱۲طلبکار داشتم که هر روز با من تماس میگرفتند و خانوادهام از این جریان خبر نداشتند.» در این شرایط دانشور کاملا اتفاقی و با هزینه یکی از دوستانش راهی سفر حج شد. میگوید: «این سفر باعث شد که خدا را نزدیکتر از همیشه به خود احساس کنم و روز آخری که قصد برگشت به تهران را داشتیم فهرستی را که ۴۰ خواسته و آرزوی خود را در آن نوشته بودم از خدا خواستم. از این همه خواسته خود در درگاه خداوند شرمنده شدم و همان جا از او خواستم تا مشکلاتم حل شود و به ازای آن یک چهارم از درآمد خود را صرف امور خیریه کنم. این شد که هسته اولیه موسسه مهرآفرین شکل گرفت.» بعد از این سفر او سراغ یکی از طلبکاران خود که به ظاهر هم آدم خشنی بود میرود و در کمال ناباوری میبیند که این فرد علاوه بر این که تمام چکهایش را پس میدهد کلید یک شرکت مبله را هم به او میدهد تا هر وقت پول درآورد بدهی خود را پس بدهد.
دانشور بعد از ازدواج با مردی که مانند او در کارش شکست خورده بود، شرکت بازرگانی سپهر آسیا را تاسیس کرد. او و همسرش تمام کالاها را در حوزه واردات و صادرات پوشش میدادند. در این باره میگوید: «بالاخره توانستم این انگیزه را در همسرم ایجاد کنم که به طور مشترک شرکتی ثبت نموده و کار تجارت انجام دهیم. خودم پیش قدم شدم و یک دفتر مبله در خیابان میرزای شیرازی اجاره کردم و مبلغ ۲۰ میلیون تومان وام گرفتم و با این کار همسرم غافگیر شد. وقتی دید در این کار مصمم هستم موافقت نمود و تصمیم گرفتیم با هم و در کنار هم حرکت کنیم.»
سال ۸۲ و ۸۳ دانشور و همسرش سخت کار میکردند آنها ساعت ۸ صبح به شرکت میرفتند و تا ۱۱ شب کار میکردند. «کارمندان ساعت ۵ تعطیل میشدند و ما از ساعت ۵ تا ۱۱ شب جلسات پیدرپی با افراد خارجی داشتیم.» آنها درمورد موضوعاتی مثل واردات ماشینآلات مواد معدنی، نخ و پارچه، پوشاک، ابزار و یراق مطالعه میکردند و در نمایشگاههای خارجی حاضر میشدند و از خطوط تولید کارخانههای خارجی بازدید میکردند. «دوستان خوب چینی پیدا کردیم، آنها را فعال کردیم. ولی هربار خواستیم در ایران برای هر کدام از این موضوعات قراردادی ببندیم و شروع به فعالیت عملی کنیم با مشکل مواجه میشدیم. آن هم به علت رفتار تجاری غلط ایرانیان بود. مثلاً به دروغ میگفتند ما این دستگاهها و یا خط تولید با این مشخصات را میخواهیم، قرارداد هم میبستند ولی موقع گشایش L/C مشخص میشد طرف مقابل فقط قصد گرفتن اطلاعات داشته و دیگر هیچ. ما فقط زمان از دست میدادیم. این وضعیت به کرات تکرار میشد.»
مبلغ واقعی 25,000 تومان 36% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 16,000 تومان
برچسب های مهم